Web Analytics Made Easy - Statcounter

زرعه بن ابان پس از عاشورا، گرفتار مرض استسقاء شد و همواره فریاد می‌زد که: مرا سیراب کنید. کوزه‌ها و کاسه‌های بزرگ آب که هر یک برای سیراب نمودن اهل خانه، کفایت می‌کرد به دستش می‌دادند اما او سیراب نمی‌شد.

به گزارش خبرگزاری برنا؛ در باب لحظه جانگداز شهادت امام حسین(ع) روایات بسیاری آورده شده است. مقاتل و کتب تاریخی هر یک از جهتی به این قضیه نگاه کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

طبق گفته ارباب مقاتل، حضرت اباعبدالله(ع) در لحظات پایانی عمر شریفشان دائما خدا را خوانده و حضرت باری را شکر می‌کردند. طبق برخی روایات، سید الشهدا(ع) حتی جسارت‌های دشمنان را نیز نادیده گرفته و پاسخ نمی‌دادند.

با این حال، یک مورد وجود دارد که حضرت سید الشهدا(ع) در آن، رفتار دیگری نشان دادند و آن مربوط به جسارت فرد هتاکی است به نام " زرعة بن ابان بن دارم".

برای درک و تجسم ماجرای این فرد ابتدا بهتر است مروری بر لحظات پایانی عمر شریف ابا عبدالله(ع) و مصائب ایشان در گودی قتلگاه داشته باشیم.

 

وقتی خورشید جهان بر خاک افتاد

 

در کتاب اخبار الطوال، ص 258 و نیز سایر منابع شیعی و سنی در باب شهادت حضرت امام حسین(ع) چنین آمده است:

طبق گفته ابن سعد، ساعاتى از روز گذشت و مردم در حال نبرد با حسین بن على بودند؛ اما کسى براى کشتن وى اقدام نمى کرد. دینورى آورده است: در این وقت امام حسین(ع) نشسته بود و اگر می‌خواستند می‌توانستند او را بکشند، اما هر قبیله‌ای بر آن بود تا مسؤولیت آن را به عهده دیگرى بیندازد و کراهت داشت تا بر این کار اقدام کند.

در این وقت شمر فریاد زد: مادرتان در عزایتان بگرید، منتظر چه هستید، او را بکشید! اولین کسى که به امام حسین(ع) نزدیک شد زُرْعة بن شریک تمیمى بود که ضربتى بر کتف چپ امام زد و پس از آن ضربه دیگرى بر گردن آن حضرت زده، نقش بر زمینش کرد. آن‌گاه سنان بن انس نخعى پیش آمد و ضربه‌ای بر استخوان سینه آن حضرت زد؛ سپس نیزه اش را در سینه امام حسین(ع) فرو کرد. در این وقت بود که امام روى زمین افتاد. سنان از اسب پیاده شد تا سر امام حسین(ع) را جدا کند، در حالى که خولى بن یزید اصبحى هم همراهش بود. وى سر را جدا کرد و آن را نزد عبیدالله بن زیاد آورد.

شیخ مفید می‌نویسد: زُرْعة بن شریک به کتف چپ امام ضربتى زد و پس آن ضربتى بر گردن آن حضرت نواخت، سنان بن انس نیزه‌ای بر آن حضرت زد که آن حضرت به زمین افتاد. آن‌گاه خولى رفت تا سر آن حضرت را جدا کند که دستش لرزید. شمر خود از اسب فرود آمد، سر امام را جدا کرد و به دست خولى داد تا به عمر بن سعد برساند.

طبق گفته ابن سعد، زخم‌هاى بدن امام حسین(ع) را که شمارش کردند، 33 مورد بود، در حالى که بر لباس ایشان بیش از صد مورد پارگى در اثر تیر و ضربت شمشیر وجود داشت. و باز گفته شده وقتى امام حسین(ع) به شهادت رسید، یک شمشیر او را قلانس نهشلى و شمشیر دیگرش را جمیع بن خَلْق اودى برد. لباس (سِروال ـ شلوار ـ و قطیفه) آن حضرت را بحر بن کعب تمیمى و قیس بن اشعث بن قیس کندى برداشتند که بعدها به این قیس، قیسِ قطیفه می‌گفتند! نعلین امام را اسود بن خالد ازدى، عمامه ایشان را جابر بن یزید، و برنُس آن حضرت را مالک بن بشیر کندى، برداشتند.

 

هتاکی که به نفرین اباعبدالله(ع) دچار شد

 

سرنوشت افرادی که به امام جسارت کرده و ایشان را به شهادت رساندند متفاوت است. با این حال، بررسی سرنوشت یکی از این افراد برای ما مهمتر از سایرین است. این فرد همان طور که در ابتدا گفته شد "زرعة بن ابان" نام دارد.

طبق روایت‌های تاریخی زرعه که از قبیله بنی ابان بوده پیش از واقعه کربلا هم یکی از فرزندان امیرالمومنین  را به شهادت رسانده بود.  او در ظهر عاشورا جزو نفراتی محسوب می‌شد که دیگران را به بستن آب بر روی خاندان امام حسین (ع) تشویق می‌کرد؛ تا جایی که وقتی سیدالشهدا در ظهر عاشورا طلب آب کردند و به سوی فرات به راه افتادند تا آب بنوشند، زرعه فریادی زد تا میان امام و آب فاصله بیندازد؛ به همین خاطر اباعبدالله در همان حال او را نفرین کرد و فرمود: خداوندا! او را در حال تشنگی بمیران و هرگز او را نیامرز! دعایی که باعث خشم زرعه شد و به دنبال آن تیری به سمت چانه حضرت پرتاب کرد و مانع آب خوردن ایشان شد.

طبق روایتی دیگر، روز عاشورا، چون تشنگی بر امام حسین (ع) چیره شد، حضرت (ع) به سوی فرات حرکت کرد تا‌ اندکی آب بنوشد. در این هنگام زرعه فریاد زد تا میان امام (ع) و آب فاصله بیندازند. حضرت (علیه‌السّلام) فرمود: اللهم اقتله عطشا و لا تغفر له ابدا. زرعه به خشم آمد و تیری به سوی امام(ع) پرتاب کرد. تیر به چانه حضرت(ع) اصابت کرد. امام (ع) تیر را از چانه‌اش بیرون کشید در این هنگام خون از چانه ایشان جاری شد.

  سرنوشت شوم زرعه بن ابان

 

در مقاتل نقل شده که زرعه پس از عاشورا، گرفتار مرض استسقاء شد و همواره فریاد می‌زد که: مرا سیراب کنید. کوزه‌ها و کاسه‌های بزرگ آب که هر یک برای سیراب نمودن اهل خانه، کفایت می‌کرد به دستش می‌دادند. او آب آن را می‌نوشید و چون آن را از لبش دور می‌کرد‌ اندکی دراز می‌کشید و دوباره فریاد می‌زد که از تشنگی هلاک شدم. وضع به همین منوال بود تا اینکه شکمش شکافت و به هلاکت رسید.

طبق گفته مورخین اسلامی از جمله طبری، زرعة بن ابان، مدت کمی بعد از شهادت امام حسین علیه السلام زیست و بعد مبتلا به عطش شد به گونه ای که از سرما و گرما فریاد می زد؛ گویا آتشی از شکمش شعله می کشید و پشتش از سرما می لرزید. هرچه آب می خورد سیراب نمی‌شد.

قاسم بن اصبغ بن نباته روایت می کند که: گاهی من از کسانی بودم که او را پرستاری می کردم و برای آرامش و تسکین او جدیت داشتم و آب سرد برایش می آوردند آمیخته با شکر و قدح های پر از شیر و کوزه های پر از آب. او می گفت: وای بر شما، آب به من دهید که از تشنگی می میرم. کوزه ها یا کاسه ای پر از آب به او می دادند که برای سیراب کردن یک خانواده کافی بود. او می آشامید و همین که لب خود برمی‌داشت، لحظه ای دراز می کشید و مجددا می گفت آبم دهید. اصبغ می گوید: به خدا قسم چیزی نگذشت که شکمش مانند شکم شتر برآمد و ورم کرد و بعد ترکید و او هلاک شد!

 

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: عاشورا کربلا امام حسین ع استسقا فریاد می زد امام حسین ع طبق گفته آن حضرت بن ابان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۱۲۴۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟

به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی و دختر آیت‌الله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.

وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجت‌الاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانه‌ای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی می‌کند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).

 
 

از نکات شگفت‌آور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.

او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان می‌کرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب می‌کردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.

با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانه‌ها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهل‌وچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفت‌وگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم می‌کرد.

درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آن‌ها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی مانده‌اند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما ‌شدند و هول و هراس ایجاد ‌کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.

دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من می‌گفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»

دیگر خبرها

  • نور محبوسی که خاموش نشد
  • آیت‌الله رمضانی: دشمنان می‌خواهند شریعت اسلام را تعطیل کنند
  • اجرای فاز نخست خط ویژه مسیر اتوبوس خیابان حضرت امام خمینی(ره) اراک
  • ساز و کار عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل چگونه است؟
  • پشتیبانی ۲۱ میلیارد تومانی از طرح دیمزارها در سال ۱۴۰۳
  • ‌همسر شهید ‌مصطفی خمینی در قم تشییع شد
  • مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
  • (عکس) سردار سلیمانی و هوگو چاوز، امام مهدی و حضرت مسیح
  • (عکس) سردار سلیمانی و هوگو چاوز، امام مهدی و حضرت عیسی
  • کتاب «رازهای زیارت اربعین» روانه بازار نشر شد